شاید روزی...

زندگی زیبا نیست 

هیچکس نیست که دوست بدارد بی قصد 

عشق بی حظ و حاصل خیالیست 

هرچه بوده تلخیست 

عشق و نفرت 

بارها زیسته ام بی هیچ حاصلی 

و باز هم مرگ جایگزین لحظه ها 

و باز زندگی در امتداد لحظه ها 

من همانم که چشمانم میدرخشید 

و در فراسوی چهارچوب زمان شاد بودم 

دست عشق آمد و از شاخه ی زندگی و امید  

 

جدایم کرد 

وجودم با تفکری ژرف عجین شد 

از شور افتاده ام 

شاید روزی دوباره کبوترهایم را بیابم...

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
امیر یکشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:35 ب.ظ http://baghevojod.blogsky.com

سلام
خسته نباشی
امیدوارم ۱ مقداری بیشتر به روی فونت هات دقت کنی
شرمنده ولی ترکیبش اصلا خوب نیس
با این وجود وب خودته و مختاری
دلت شادو غمهات کوتاه

آخه هنوز تازه واردم کم کم درست میشه

دل رویایی یکشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:28 ب.ظ http://www.deleroyaee.blogfa.com

سلام سارا جان
خیلی خوب نوشتی فقط ای کاش در مطلع به جای" زندگی زیبا نیست" با" زندگی زیباست "شروع میکردی.
موفق باشی دوست من

آخه زیبا نیست و دروغگو دشمن خداست

محمد چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:44 ب.ظ http://shanc.blogsky.com

سلام
نه بابا دمت گرم
واقعا خوب مینویسی
فکر کردم کپی مپی کردی
نه قلم خوبی داری؟!؟!؟

مرسی.اکشال نداره مرسی نظر لطفته

بابک چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:42 ب.ظ http://pouls.blogsky.com

یاده یه فیلمی افتادم به اسم زندگی زیباست. فیلمش کمدی سیاه بود و خیلی تلخ تموم شد یادمه اسکارم گرفته بود.
زیبایی یه چیز نسبی-ه و اون چیزی که از نظر من قشنگ نیست ممکنه از نظر تو زیبا باشه و بالعکس.
نمی دونم چرا بعضیا به زور می خوان به یکی بقبولونن که زندگی قشنگه. البته منکر این قضیه نمیشم که زیبایی هایی هم تو خودش داره ولی خب بازم همه چیز به دید آدم بر می گرده و این که چه طوری بخواد باشه و بلد باشه چه جوری از دست تکرار فرار کنه.
امیدوارم کبوتراتو زود زود پیدا کنی

کبوترام جذب جااذبه ی دونه های طلایی شدن اش برگردن

آدرینا پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:11 ب.ظ http://adrina.blogsky.com/

سلام....کبوتری که بره دیگه ببپاشی چه نپاشیر نمی گرده ... چه دونه بپاشی په نپاشی...فقط باید عاشقش کنی تا برگرده

آخه عشقی که جذبش کرده جاذبش زیاده

آدرینا جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:39 ق.ظ http://adrina.blogsky.com/

سلام....به روزم....

بابک جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 03:24 ب.ظ

راستی
لینک شدی
البته با اجازه
دیروز که یه دفهه رفتی نشد که بهت بگم

مرسی

عاشق شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 06:36 ب.ظ

اکنون که می نویسم از تمام شب های تنهایی ام تنها ترم

از تمام دلتنگی ها دلتنگ ترم

هم چون روز روشن بر من هویداست که در مسیر زندگی ات روانه خواهی شد

و شاید هیچ گاه من در خاطرت نمانم

و من بی شک هر جا که باشم نشانی از تو دارم

که با تو بودن را برایم زنده می کند

تو می روی ومن با لبخند بدرقه ات می کنم

من می مانم و کوله باری ازاحساس تنهایی

می مانم

باز هم مثل همیشه

اما می دانم

در تنهایی هم

با من هستی

اکنون تو اینجایی چون عطر اقاقی ها اکنون تو اینجایی
جاودانه و زیبا
تا ابد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد