قله.. .

بالاخره بعد از شش ماه به قله رسیدم!

قله پروژه م! بعد از کلی بررسی و آزمایش و تلاش بالاخره جواب منطقی گرفتم!

البته هنوز معلوم نیست که باید بیام پایین یا نه همون بالا کارام رو بکنم اما همین که بالاخره به قله رسیدم خودش خیلی پیشرفت خوبیه!

چند وقته دلم میخواد هدیه بخرم اونم از اینا اما کسی نیست براش بخرم!

 

یهویی.. .

یهویی دلم خواست بنویسم.

نه یهویی دلم گرفت و دلتنگ شدم و تنها جایی که بود اینجا بود! این درسته

از چی بنویسم حالا؟ نمیشه از دلتنگیم بنویسم با اینکه خیلی دوست دارم اما نمیشه. اینجا جایی نیست که آدم بخواد تمام اسرارش رو بگه و از همه چیز بنویسه!

همین که فقط گفتم دلتنگم کافیه!

 

21 روز.. .

امروز داشتم فکر میکردم به 21 روزی که خونه بودم و به این نتیجه رسیدم از نظر علمی به اندازه یک روزی که تهران کار میکنم کار نکردم!

هم خوشحالم هم ناراحت! خوشحالم که به 3 هفته به خودم حال دادم و تا جایی که تونستم با کسایی بودم که دوستشون دارم و کارایی کردم که رضایت قلبی بهم میداد!

امروز یه سری پیشنهادهای کاری خیلی مبهم بهم شد! امیدوارم واضح بشن!

از هم اتاقیام هیچ کس نیومده اما احتمالا از فردا سروکله شون پیدا میشه، از تنهایی بدم میاد! غمگینم میکنه! 

وقتی.. .

وقتی که آدم دوست داره یکی رو ببینه و نمیتونه ببینه و فقط با تصاویری که از چند ماه پیش ازش تو ذهنش داره زندگی میکنه سزشار از توهم خوشبختی میشه!

وقتی که آدم فکر میکنه شاید یه دوست داره که بتونه باهاش درددل کنه اما میبینه تمام دوستاش دنیاشون متفاوت شده! دغدغه هاشون جوریه که غم و اندوه دوستای قدیمی اصلا چیز مهمی نیست آدم میمونه که کجای مسیر زندگیشون این قدر فاصله ایجاد کرده!

وقتی 22 روز میگذره و از روز اول هر چه به آخر این 22 روز نزدیک میشی دلهره و دلتنگی وجودت رو در بر میگیره و نمیتونی هیچ کاری کنی!

وقتی که یه حسی بهت میگه تنها شدی ابزاری برای وقت بیکاری دوستای قدیمیت!

وقتی که حس میکنی هیچ کس از دوستات دوستت ندارن و کلا از زندگی تو درکی ندارن و همیشه حرفای نیشدار میشنوی ازشون!

همه ی این ها باعث میشه آدم ناامید بشه و بعضی وقتا از خودش بیزار بشه!

 

ذهن متشنج.. .

بعد کلی دوباره به نوشتن این جا برگشتم. میدونم که شاید دیگه مثل قبل نتونم بنویسم اما خیلی دوست دارم هنوز بنویسم!

یه خونه تکونی میکنم امروز و وبلاگهایی که از رده خارج شدن رو از لیست پیوندها حذف میکنم تا بتونم دوستان جدید در این دنیای مجازی برای خودم پیدا کنم.

بیشتر هدفم از نوشتن آروم شدن ذهنم و استفاده از نظر دوستان هستش!

بعد از حدود 5 ماه از دیار دانشگاه واسه عید اومدم خونه اما فقط هفته اول شاد و خوب بودم و الآن ذهنم خیلی متشنج و درگیره تمرکز ندارم!

دلیلش رو نمیتونم دقیق بگم اما خودم فکر میکنم به خاطر این باشه که احساس میکنم هیچی ندارم برای زندگی و هنوز صفرم.. .

 

دلتنگ.. .

دلتنگ دیدارش شده ام

دیدار لحظه ای از نگاه مستش

لحظه ای از حضور سبزش

و کلامی از صدای گرمش

.. .


خیال.. .

جدایی نیست پایان این عشق

من در خیالم همیشه با توام

دنیای من دیگر خیالیست

اینجا فقط تن پوش من است

قلبم در خیالاتم جا مانده است.. .

---------

پ.ن: یه زمانی این وبلاگ واسه خودش برو بیایی داشت. یادت گرامی.

شاید.. .

برای دوباره نوشتن لحظه شماری میکنم

شاید حضورت راه گشای قلمم باشد

شاید با تو دوباره نوشتم.. .


---------------

پ.ن: واقعا دلم واسه نوشتن تنگ شده!

سرما، گرما.. .

دیشب خیال تو خوابم از سرم ربود

از آمدنت تا رفتنت را بار ها مرور کردم

هرچه گرما از تو بود را جمع کردم

از اولین تا آخرین لبخند گرمت

 حتی کلام گرمت

همه را جمع کردم

شاید با اینها بشود سرمای کنونیت را تحمل کرد

----------------------------

پ.ن: تو شبای قدر منو از دعای خیرتون محروم نکنید.. .

پر از حرف.. .

در گوشه از دنیا نشسته ام

تنها و بی کس

با کوله باری از خاطرات کهنه

دفتر خاطرات قلبم را ورق می زنم

آخرین صفحه مثل من خالی است

اما پر از حرف های نا نوشته است

--------------------

پ.ن: آمدم تا تنهایی هام رو کم کنم.

بغض.. .

غمی بزرگ بر قلبم

و بغض های خفته در گلو

نه شانه ای برای گریستن دارم

و نه قلم یارای نگارشم را دارد.. .

---------------

پ.ن: به دعاهاتون نیاز دارم.. .


زیبا رو.. .

باز کنار تو بودن را آرزو می کنم

باز ندای قلبم تورا می خواند

ای زیبا روی من

قلم را دوباره برمیدارم

دوباره خطی از ارزوهایم را می نگارم.. .

-------------------

پ.ن1: دلم واسه اینجا خیلی نتگ شده بود.. .

پ.ن2: می خوام دوباره بنویسم اگه قلم همراهی کنه منو و امیدوارم دلگرمی های شما هم منو تنها نذاره.

پ.ن3: لینک های وبلاگم رو پالایش کردم از دوستان اونایی که اشتباها لینکشون حذف شده پیشاپیش عذر خواهی می کنم و می خوام که یادآوری کنن تا لینکشون رو اضافه کنم.. .

دلتنگ.. .

دلتنگ آینده شده ام!

دلتنگ با تو بودنم بی دغدغه

دلنتگ دنیایی جدا از تمام تنهایی ها

دلتنگ آرزوهایم

آرزو هایی ثبت بر دل

دلتنگ بارانم

باز باران با ترانه.. .

-----------------------------

پ.ن: ازین به بعد گاه گداری آپ می کنم امیدوارم همراهیم کنید.

احساس.. .

گاه اندیشه می کنم

سرنوشتم را به این زیبایی رقم زدی

چرا هنوز از گرمای کلامش گرمم

خدایا

تو خود می دانی

دلی را که پر کرده ای از احساس

به مقصود برسانی.. .

----------------------

پ.ن: این روز ها و شب ها منو هم دعا کنید.. .

مسافر.. .

مسافر دل من قصد زندگی دارد

اما یاری برای زندگی ندارد

آری دلی نیست برای آسایش

مسافر دل من در حرکت است

ولی بی مقصد

آن هم در کجا؟ در بیراهه ها

میرود تا شاید بیابد دلی تنها

دلکم شده خسته

مانده ام در میانه راه

نه توان رفت دارم

نه توان برگشت

امیدم هست به خدای آن بالا

شاید روزی شوم پیدا .. .

 ---------------------------------

پ.ن: بعد از کلی به پیشنهاد یکی از دوستان و آشنایان دوباره نوشتم.. .

سکوت.. .

چند زمانی است که سکوت

راه را بر من بسته است

خواهم شکست این سکوت را

فریادی بر خواهم آورد

و در هم خواهم شکست جدایی را.. .

———————–

پ.ن۱: چند وقتی هست که نیستم ببخشید دلیلش این بود که نمی خواستم همون نوشته های قبلیم رو بنویسم امیدوارم که بتونم یه کوچولو تغییرات رو تو خودم اعمال کنم.

پ.ن۲: این ترمم ماشالله هر چی درس سخت بوده گرفتم.

باشد.. .

دلتنگ دیدار توام ای دلربای قلب من

هم رنگ چشمانت شده تک تک خاطرات من

باشد که باز بینم مستان نگاه تورا

باشد که باز یابم لحن خوش آهنگ تورا

باشد که یارای خدا امکان کند هر خواسته را

—————————-

پ.ن۱: عید داره میاد.. .

پ.ن۲: بعد از ۳ ماه اومدم خونه خیلی خوبه.. .

بی خیال.. .

هیچ کس به حرف های دلم توجه نکرد
پس بی خیال
هیچ کس اشک های شبانه ام را ندید
پس بی خیال
هیچ کس مرا عاشق ندید
پس بی خیال
و هیچ کس مرا باور ندارد
پس بی خیال.. .
———————–
پ.ن۱: تولد گذشته ام مبارک…
پ.ن۲: این نوشته با الهام از آهنگ بی خیال سیاوش قمیشی در آلبوم جدیدش “یادگاری” هست.

برق چشمانت.. .

خیره می شوم در چشمانت

باز هم چشمانت مرا دیوانه کرد

با برقی سر شار از مهربانی.. .

———————

پ.ن: میگن داره عید میاد.. .

سکوت.. .

نمی دانم چه می خواهم از این دنیا

جز سکوتی ابدی

و نگاهی از سر شوق.. .

——————–

پ.ن: ولنتاینتون هم با تاخیرات مبارک.. .

تصور.. .

تفکراتم مرا سخت در آغوش گرفته اند

مانده ام من و تفکراتی عجیب

گاهی تو و گاهی نبودت

و گاهی دلتنگی های بی فایده

و گاهی تصور لبخندی بر لبانت

و شنیدن صدایت در میان باران

و آسمان گرفته خبر از سر درونم می دهد.. .

—————-

پ.ن۱: ترم جدیدم شروع شد برام دعا کنین

پ.ن۲: تو فکر اضافه کردن یه بخش جدید به وبلاگ هستم!!

پ.ن۳: دوستان گلی که وبلاگ من رو تو لینک هاشون حفظ کردن لطف کنن و آدرس لینک رو تغییر بدند پیشاپیش ممنونم.

ساده.. .

چه ساده در انتظار نگاه هایت مانده ام

نگاهی سر شار از گرمای زندگی و امید

و چه ساده موسیقی وجودت را میشنوم

و طنین گرم صدایت چه نوازش ها می کند

باز به پیمان با خود می اندیشم

آری تا ابد دوستت می دارم.. .

—————————

پ.ن۱: ممنون میشم آدرس وبلاگم رو تو لینک هاتون عوض کنین

پ.ن۲: نظرتون رو در مورد قالب این وبلاگم بگید

منتقل شدم.. .

سلام دوستان گلم 

این وبلاگ منتقل شد

در ان سوی دنیای مجازی در انتظارتان نشسته ام

www.emtedad.bloghaa.com

کیان.. .

از سر خیال.. .

گاه گداری از سر خیال

در عمق آبها و در خانه ای چوبی

در زمستانی سرد با برفانی زیبا

به گرماگرم دستان اندیشه ای ژرف می کنم.. .

---------------------------

پ.ن1: تولدش مبارک با تاخیر!

پ.ن2: بعد از مدتی دوری دوباره اومدم


ای دل .. .

ای دل چه کردی با من

که چنین مجنون شدم

که چنین دیوانه وار می دوستمش

که چنین برای دیدنش شماره گر ثانیه ها شده ام

یا رب نباشد روزی که بی دیدارش شب شود

و چه طولانیست این روزهایم.. .

--------------------

پ.ن۱: نمی دونم چی شده اما اصلا حس گذشته تو وجودم نیست!

پ.ن۲: وقت امتحانات پایان ترم رسیده و عدم حضور پررنگم رو بزارید به پای این دلیل

پ.ن۳: چرا همیشه من واسه این و اون سنگ صبور بودم چرا هیچ کس سنگ صبور من نیست؟

پ.ن۴: شاید یه وبلاگ یا وبسایت دیگه تاسیس کردم واسه تنها چیزی که به هم آرامش میده یعنی عکاسی!

 

سراسر تنهایی.. .

در امتداد لحظه هاي تنهاييم

در امتداد روياي با تو بودن

و در امتداد اين لحظه هاي ناب

باز قلب من در تسخير دلهره ايست

دلهره اي سراسر تنهايي.. .

-----------------------

پ.ن1: قالب وبلاگ به نظرتون چه طوره؟

پ.ن2: دارم شروعی دوباره رو به درونم عرضه می کنم با شعار " دوست من سلام"

خورشید زندگی من.. .

چه زیباست در انتظار دیدن چشمانت ماندن

و نیم نگاهی به در دوختن

و برای امدنت با خدا پیمان بستن

دیدنت از دوردست را دوست دارم

غروب خورشید را نیز

غروب نوبد روزی تازه برای دیدنت است

ای خورشید زندگی من.. .

------------------------

پ.ن1: خدا خیلی دوست دارم

پ.ن2: این روزها رو هرگز فراموش نمی کنم

نجوا کنان.. .

با تصور عمق نگاهات

و لحن شیرین صدایت

نجوا کنان واژه ها را در کنار هم می گذارم

تا که روزی در جایی

و در زمانی خارج از تمام زمانها

به عمق چشمانت خیره شوم

و بگویم دوستت دارم.. .

---------------------

پ.ن: یه نفری که خیلی برام محترم بود از اعتمادم سوء استفاده کرده بود و تو وبلاگ مطلبی گذاشته بود از همتون بابت این اتفاق عذر می خوام.

 

دلتنگ.. .

نمي دانم چرا باز دلتنگم

آري دلتنگ

دلتنگ با تو بودم

با تو ماندن و با تو خنديدن

کاش زمانه بي رحم نبود.. .

-----------------------------

پ.ن: دلتنگ يکي از دوستان قديمي هستم .. .


برگ ریزان.. .

باز هم صدای خش خشی را می شنوم

باز هم برگریزان پاییزی است

و در این برگ ریزان با تو بودن را می خواهم

و صدای خش خش برگ را بدون صدای تو نمی شنوم

ای مهربان من.. .

-------------------------

پ.ن: واقعا ببخشید که دیر آپ کردم .