راه زندگی من

سلام من اول راهم  

از اینجا که من ایستاده ام راه روشنایی  

 پیداست  و نیز تاریکی 

 کدام را برگزینم؟  

ازدحام جستوجوگران و دنباله روان روشنایی و  

 یا خلوت تاریکی؟  

به خودم برمیگردم  

مدتهاست تفکر خاک خورده ای در ذهنم آرام  

 زندگی می کند  

من به دنبال یک برهوت هستم خالی از انسان  

 وخورشید و احساس های خوب و بد  

 بدون ساعت و زمان 

 هیچگاه کسی به دنبال تاریکی نیست  

با قدم هایی آرام به سوی تاریکی رهسپار  

 میشوم   

چرا که شاید در آنجا آرامش از دست رفته ام  

 رابازیابم  

هیچکس و هیچ چیز تاریکی را دوست ندارد  

همیشه تاریکی نماد زشتی بوده   

می خواهم اولین سنت شکن باشم  

 می خواهم از زاویه ای دیگر به این پدیده بنگرم