وقتی سکوت زمین می شکند
جای پاهای بیشمار را
بر ماسه ها و پیاده روهای زندگی
تماشا می کنم
و گرچه تنها ذره ی جاندار کوچکی هستم
با خدایم عهد می بندم
تا زندگی تمام نشده
دنیا بداند که چون منی وجود دارد